این منم،
در خیالِ زلالِ دمکردهی دارچینِ عصر،
در عمقِ بیانِ واژههای تلخِ سرد،
در دلِ شبهای بیپایانِ بیسحر،
در تضادِ گذرِ روزگاری بیگذر،
در هر نفسِ تنگِ غروبِ جمعهها،
در تماشای بازی عقربهها،
در هراسِ شلیکِ تیرِ خلاص،
در چینشِ بیوزن این قافیهها،
در توهم یک عبور،
در نبودِ حتی رویای حضور،
در خلوص کودکانهی یک اشتیاق،
در آخرین پردهی آهنگی از نتهای سکوت …
بیست و سه.
شده در تاريخ : 14 فوریه 2014 | 2 نظر
بی شک بهترین
براي متخصص در يك نوع ماشين(مثل كامپيوتر) داشتن و نگهداشتن اين من هاي انساني نعمته!