آرشیو برای ماه اکتبر 2013
نوزده.
25 اکتبر 2013 | دستهبندی نشده | 1 نظر
من،
روی مرز احساس،
ایستادهام …
میان گمشدن و پیدا شدن،
میان ماندن و رفتن،
میان خواب و بیداری،
میان رویا و کابوس،
میان عشق و نفرت،
میان شب و روز،
میان سکوت و فریاد …
من،
تعریفِ برزخام،
در انتظار قیامت …
گرگ و میش …
خاکستری …
نیمهجان …
من،
آنسوی رنگینکمانی ایستادهام،
که بارانش،
بغضِ پاییز را شکسته …
هجده.
21 اکتبر 2013 | دستهبندی نشده | 2 نظر
برگ،
زرد شد،
افتاد و خاک شد …
ابر،
باران شد،
بارید و جویبار شد …
دانه،
درخت شد،
رشد کرد و شکوفا شد …
چشمانم،
در انتظارِ جُستنِ روزگارِ وصلِ یوسفی گمگشته،
گریست و نابینا شد …
هفده.
10 اکتبر 2013 | دستهبندی نشده | 4 نظر
جایی آن دورها،
پشتِ کوهِ ترس،
فراسوی جنگلِ وهم،
عمق چاهِ تنهایی،
اولین دوراهی،
در انتظار ایستادهام …
این روزها،
دلتنگی را،
در جیبِ لباسهای پاییزیام میفشارم …
شانزده.
8 اکتبر 2013 | دستهبندی نشده | 1 نظر
تکرار …
هر روز،
انتظار …
هر روز،
خیال …
هر روز،
تنهایی …
من،
جایی میان این قصه،
گم شدهام …
پیدایم کن …